جوابى که ، همه را حيرت زده کرد
08 بهمن 1393 توسط زهرا
پسر کوچکى بعد از بازگشت به نزدِ خانواده اش از آنها خواست که يک عالمِ دينى براى او حاضرکنند ، تا به 3سوألى که داشت جواب بدهد.
بالاخره يک عالمِ دين براى ايشان پيدا کردند. و بين پسربچـّه و عالم ، صحبتهاى زير رد و بدل شد….
پسربچـّه: شما کى هستى؟ و آيا مى توانى به سه سوألِ بنده پاسخ دهى…؟؟
معلّم :من عبدالله ، بنده اى از بندگان خداهستم ، و به سوألاتِ شما جواب خواهم داد، به اميدِ خدا.
پسربچـّه: آيا شما مطمئنى جواب خواهى داد؟ چون اکثرِ علما نتوانستند؛ به سه سوألِ من پاسخ بدهند!
معلّم: تمام تلاشم را ميکنم ، و با کمکِ خدا جواب ميدهم.
پسربچـّه: سه سوأل دارم :
سوأل اوّل : آيا در حالِ حاضر، خداوندى وجود دارد؟ اگر وجود دارد، شکل و قيافه آن را به من نشان بده؟
سوأل دوّم : قضاء و قدر چيست؟